سه ماهه آخر
سلام
عزیزم باید مامان رو ببخشی که دیر به دیر میاد.با اونکه مدرسه ها تعطیل شدن و من فقط عصرا میرم دفتر بیمه،اما بازم سرم شلوغه.
اول هفته با،بابایی رفتیم و سرویس خوابی رو که از نمایشگاه مبل و تخت انتخاب کرده بودیم تحویل گرفتیم و الان اتاقت رو چیدیم.هرچند فضای اتاق خیلی کوچیکه اما خیلی خوشگل شده و هرکس می بینه کلی تعریف میکنه.
فردا باید برم کلاس بارداری که توی بیمارستان پیامبراعظم (ص) برگزار میشه و پنج شنبه هم باید برم پیش دکتر خودم تا اگر آزمایش یا داروی خاصی لازم هست رو برام بنویسه.
دیگه تو وارد ماه هفت شدی و فقط سه ماه دیگه مونده تا تولد زیباترین گل زندگی من و بابا.
بابا خیلی منتظرته و یه جورایی روز شماری میکنه.همش میگه بابایی کی میای؟! تازه امروز میگفت هنوز باید سه ماه دیگه صبر کنیم!!
امیدوارم قدمت تو زندگی ما باعث خیر باشه و وجود ما تو زندگی تو باعث آرامش .
راستی دو روز دیگه ماه مبارک رمضان شروع میشه.انشاالله تو این ماه عزیز خدا دعای همه ی مامانایی که نی نی میخوان رو برآورده کنه و بهشون از دامن لطفش یه فرزند سالم عطا کنه.الهی آمین.دخترم به خدا سپردمت:)